نحوه ی تلفظ کلمه transplant

transplant

Noun
American
/ˈtræn.splænt/

تقسیم هجا

trans plant

چطور بومی‌ها کلمه transplant را می‌گویند

British
/ˈtræns.plɑːnt/

تقسیم هجا

trans plant

چطور بومی‌ها کلمه transplant را می‌گویند

راهنمای تلفظ به سبک آمریکایی

مراحل تلفظ

  • گام ۱: با 'træn' شروع کنید، صدای 'æ' کوتاه و باز است.

  • گام ۲: صدای 's' به ملایمت تلفظ می‌شود.

  • گام ۳: 'plant' را مثل 'plænt' بگویید، صدای 'æ' باز و کوتاه است.

اشتباهات رایج

  • تلفظ 'trānz-plant' اشتباه است

  • به اشتباه 'tə-ræns-plant' تلفظ می‌شود

  • به طور غلط 'trəns-plənt' گفته می‌شود

راهنمای تلفظ به سبک بریتانیایی

مراحل تلفظ

  • گام ۱: با 'trænz' شروع کنید، صدای 'æ' مانند آمریکایی است.

  • گام ۲: 's' به آرامی و سریع تلفظ شود.

  • گام ۳: 'plant' مثل 'plɑːnt' با صدای 'ɑː' عمیق و کشیده تلفظ شود.

اشتباهات رایج

  • same as American

  • same as American

  • same as American

پرسش‌های متداول

چگونه دهان را برای صدای 'æ' آماده کنم؟

دهان را باز کنید و زبان را آزاد بگذارید.

چطور می‌توانم صدای 'pl' را به درستی تلفظ کنم؟

زبان را به پشت دندان‌های جلویی نزدیک کنید و 'p' ملایم بگویید.

چگونه می‌توانم لغزش در 'trans' را کاهش دهم؟

به آرامی و با تمرکز 'trænz' را تلفظ کنید.

تعریف

transplant

جراحی انتقال بافت یا عضو از یک بدن به بدن دیگر.

خانواده کلمات

transplantation

/ˌtræn.splɑːnˈteɪ.ʃən/

noun

فرایند انتقال عضو

Example: Organ transplantation saves lives.

transplanted

/trænˈsplæntɪd/

adjective

پیوند شده

Example: The transplanted heart is functioning well.

transplanter

/ˈtræn.splæn.tər/

noun

کسی که پیوند می‌زند

Example: The doctor is a skilled transplanter.

تفاوت‌های کلیدی در تلفظ

تفاوت کلیدی با 'transplantation' در کشش صدای 'tation' است.

تفاوت کلیدی با 'transplanted' در اضافه شدن 'ed' است که صدای 'ɪd' دارد.

تفاوت کلیدی با 'transplanter' وجود صدای 'ər' در انتها است.

نکات حرفه‌ای

تلفظ واضح حرف اول

در حرف اول 'trans' دقت کنید، صدای 'r' ملایم و آرام باشد.

توجه به کشش 'æ'

صدای 'æ' را کوتاه و باز بگویید، با تمرین زیاد این صدا طبیعی‌تر می‌شود.

کلمات نزدیک

تلفظ خود را بر روی کلماتی که شباهت صوتی با پیوند دارند آزمایش کنید

abroad

/əˈbrɔd/

accelerate

/əkˈsɛləˌreɪt/

accident

/ˈæksɪdənt/

accommodate

/əˈkɑːməˌdeɪt/

accompany

/əˈkʌmpəni/

accomplish

/əˈkɑːm.plɪʃ/

afford

/əˈfɔrd/

airline

/ˈɛrˌlaɪn/

دسته‌بندی‌های دیگر

تلفظ خود را بر روی کلمات در دسته‌های دیگر آزمایش کنید

adjoin

ability

agenda